سورناسورنا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

سورنا توپولی

کللی عکسای قدیمی

سلام به دوستای گلمون ما این چند روز تعطیلی رو حسابی سرگرم بودیم  مامان اینا اومده بودند و خیلی هم به همه ی ما خوش گذشت الان دو روزه که رفتند البته من خاله یلدا رو نگه داشتم پیش خودم تا با خودم برش گردونم امروز هم منای عزیزم اومد و ناخنای منو به قول سورنا گشنگ(قشنگ!) کرد و امشب هم رفتیم خونه ی راضیه جونم که خیلی خوش گذشت بابای امید یه سرسره ی کوچولو واسه خونه خریده که ماشالا به جونش امید امشب یه سره باهاش بازی میکرد و خسته نمی شد اما سورنا خیلی لذت نمی برد شاید چون مریضه و یه کم بی حاله اینجور بود آخه پسرم هنوز خوب نشده و باز بردیمش دکتر و فقط دارو هاش رو تغییر داد اشتها که کلا نداره و بچه ام ن...
25 بهمن 1391

سری اول عکسای سفر

سلام به همه ما امروز مهمونای عزیزی داریم که خیلی هم دوسشون داریرم البته تازه الان حرکت کردن و تقریبا ساعت 11 شب میرسن ولی خب بازم خوبه آهان هنوز نگفتم کی می خوات بیات مامان و بابای گل من با هر دو تا داداشام خدایی شاهین رو خیلی وقته که ندیدیم و دلم براش یه ذره شده خب یه سری عکس از سفر گذاشتم  ادامه ی مطلب لطفا لب دریای شمال تو زمستون خیلی خوب بود جای همه خالی هوا عالی بود و سورنا هم کلی کیف کرد و بازی کرد منم کلی در آرامش و خلوتی دریا رو نگاه کردم و به صداش گوش کردم چون هوا سرد بود بیرون رفتنا با ماشین بود بیشتر خیلی عکس نتونستم از سورنا ج...
19 بهمن 1391

بالاخره خونه ...

سلاااااااااااام به همه ی دوستای گلم بالاخره ما اومدیم و واقعا می گم دلمون براتون خیلی تنگ شده بود این مدت خیلی سخت بود نه برای اینکه بیشتر از یکماه خونه ی مادر شوهر بودم نه  برای اینکه واقعا دلم می خواست خونه ی خودم باشم و اونجور که می خوام وقت بزارم برای کارام هر چی هم که آدم یه جا راحت باشه باز هم هیچ جا خونه ی خود آدم نمیشه موافقید ؟ هیچ کس دوست نداره مدت زیادی از خونه اش دور باشه عیب نداره برای موفقیت باباییه دیگه یه وقتایی آدم مجبوره کارایی که دوست نداره رو انجام بده بی خیال در عوض کلی هم جای همگی خالی خوش گذروندیم یه هفته شیراز بودیم بعد تقریبا یه ماه تهران بودیم و یه هفته هم انزلی بعد از اینکه...
17 بهمن 1391
1